سلام.سال نو مبارک.از اشنايي با شما خوشحالم.نظري ز لطف بر دف و کوزه نماييد.منتظريم.

كي مياد رانوسا کي مياد؟!

هيچکس قرار نيست بياد. اينا همش شعره.........

نفرين به سفر كه هرچه كرد او كرد

___________________
نميدونم مردم ايران غمگين و افسرده شدن يا من و شما اونها رو غمگين مي بينم. ولي سالهاست که از اون حال هواي هميشگي هنگام نوروز در من و خيلي ها اثري نيست

_______________
با شعري از خودم آپ هستم به اميد ديدار

بابا خداييش سبزه به اين بزرگي ديگه چي مي خواي؟!؟!؟!
با همه بدبختيها عيدت مبارک

در قير شب
دير گاهي است در اين تنهايي
رنگ خاموشي در طرح لب است
بانگي از دور مرا مي خواند
ليک پاهايم در قير شب است
رخنه اي نيست دراين تاريکي
در و ديوار به هم پيوسته
سايه اي لغزد اگر روي زمين
نقش وهمي است ز بندي رسته
نفس آدم ها
سر به سر افسرده است
روزگاري است دراين گوشه پژمرده هوا
هر نشاطي مرده است
دست جادويي شب
در به روي من و غم مي بندد
مي کنم هر چه تلاش
او به من مي خندد
نقشهايي که کشيدم در روز
شب ز راه آمد و با دود اندود
طرح هايي که فکندم در شب
روز پيدا شد و با پنبه زدود
ديرگاهي است که چون من همه را
رنگ خاموشي در طرح لب است
جنبشي نيست دراين خاموشي
دست ها پاها در قير شب است.....

نرم نرمک مي رسد اينک بهار....
شاد باشي نازنين مهربانم...بهارت بهار باد...

زندگي هنوز خوشکلي هاشو داره .نوروز باستاني بر همگان مبارک مخصوصا" تو رانوسا جان.